صدای جهان را قطع و به سکوت پناه ببریم
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۹۲۱۱۰۷
شاید خیلی از ما دیری است که به اهمیت «سکوت» میاندیشیم آن هم در زمانهای چنین پرهیاهو. در دنیایی مدرن با انبوهی ازاکانتهای اجتماعی و تلفنهای لمسی، دل سپرده سکوت هستیم و دلداده نشنیدن سر و صداهای ریز و درشت.
پارادوکس جهان مدرن هیاهو و سکوت خواستن و نخواستن است. همه جا هستیم اما گوشهای کز کردهایم، با انبوهی آدم مراوده داریم اما تنهاییم؛ پر حرف و سخنیم ولی تمنای سکوت داریم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در سال 1990، کاگه همراه یکی از دوستانش به قطب شمال رفت؛ حدود دو سال بعد از این سفر، به تنهایی راهی قطب جنوب شد و 50 شبانه روز را در تنهایی و سکوت، با سورتمهای که مایحتاج سفرش را در آن گذاشته بود و دنبال خودش میکشید، به سر برد. سال 1994 هم راهی اورست شد.
ارلینگ کاگه با سبک خاص نوشتاری اش - جستارنویسی – و بازگویی تجربههای کاوش و جهانگردی و نیز طرح پرسشهایی درون گرایانه درباره مفاهیم مختلف زندگی خواننده را به تفکر و تأمل دعوت میکند تا به درون خود عمیق شود و به درک تازهای برسد. نویسنده در سراسر کتاب بهدنبال این پرسشها میرود که سکوت چیست؟ کجاست؟ چرا اهمیت سکوت از همیشه بیشتر شده؟ کاگه در کتابش به سکوت، شکوه و ابهتی خاص میدهد و در عین حال گاهی سکوت، ترس و وحشت خاصی را توصیف میکند.
ترسی که او از آن حرف میزند تأملی به یک مفهوم دیگر کتاب است: «هراس از بهتر فهمیدن خودمان.» کتاب با این دو مفهوم پیش میرود سکوت و درنگ در درون یا به عبارتی تنهایی. سطرهای آغازین کتاب با همین مفاهیم شروع میشود: «هزاران سال است آدمهایی که دور از بقیه زندگی کردهاند ـــ راهبانی که بر قله کوه زیستهاند، تارکان دنیا، دریانوردان، چوپانان یا مکتشفان که همیشه در سفرند ـــ به این باور رسیدهاند که کلید اسرار و کشف رموز زندگی در سکوت به دست میآید. نکته همینجاست. حسابی دریانوردی میکنید، اما در راه برگشت ممکن است بفهمید آنچه در پیاش بودهاید در درون خودتان است.» او از در جستاری دیگر از قطب جنوب مینویسد و روایتی دارد از سکوت و تنهایی و سختیهایش: «سکوت مونس من بود. در تنهایی و انزوا. بیهیچ تماسی با دنیای بیرون وادار شده بودم بیشتر در افکار و عقایدم تأمل کنم و حتی شدیدتر از آن در احساساتم.»
او در جای جای کتاب از این مفاهیم حرف میزند در باب ملال و بدهدفی، آشفتگی، اما راه حل آنها را سکوت میداند او آرام آرام با سکوت و بازگشت به درون، راه حلی را هم ارائه میدهد که شاید حرف اصلی کتاب آنجاست: «پیاده روی». نویسنده نروژی در کتاب نخستش «سکوت در عصر سر و صدا» بیشتر از سکوت نوشته است، اینجا پیاده روی جوهره اصلی کتابش است:«ما در سکوت خودمان غرق شده بودیم. برای نشنیدن سر و صداهای بیرون، اول باید درون ما با سکوت پُر شود: چنان لبریز که هیچ صدایی از بیرون به جهان درونمان راه پیدا نکند. راه رفتن و سکوت، به هم وابستهاند. هر چقدر سکوت، انتزاعی است، راه رفتن به همان میزان، مشهود و ملموس است.» و جایی دیگر مینویسد: «دلخستگیها و شوقهایم را به راه رفتن گذراندهام. با راه رفتن، از مشکلاتم دور شدهام.»
پیرمرد نروژی در بخشی از کتاب که دائماً خواننده را با مثالها و خاطرات و نوشتههای شعرا، فلاسفه و نویسندگان دیگر به تأمل درباب زندگی وا میدارد میخواهد خواننده را وادار کند که بداند در لحظه و حال حاضر نیستند: «تمام آن روزهایی که آمدند و رفتند نفهمیدم آن روزها زندگیام بودند.»
پیاده رفتن و قدم زدن را مکاشفههای درونی میداند. توصیف او از پیاده روی جذاب است، پیاده روی آدم را قبراق میکند و آرامش و شادی به ارمغان میآورد. او پند بقراط را یاد میآورد که اگر سرحال نیستید بروید قدم بزنید واگر هنوز پکرید بیشتر قدم بزنید.«من برای کشف سکوت چارهای نداشتم جز اینکه پاهایم را برای رفتن به دور دستها به کار بیندازم... تو راه میروی و از یاد میبری که داری راه میروی...راه رفتن هویتتان را میسازد، راه رفتن و سکوت، بههم وابستهاند. هر چقدر سکوت، انتزاعی است، راه رفتن به همان میزان، مشهود و ملموس است. دلخستگیها و شوقهایم را به راهرفتن گذراندهام. با راه رفتن، از مشکلاتم دور شدهام.در درد و شادمانی، راه رفتهام».
تمام صفحات کتاب 200 صفحهای کاگه، به همین زیبایی و جذابیت جلو میرود و خواننده را در سکوت، با خود همراه میکند. کتاب پیادهروی؛ و سکوت، در زمانه هیاهو جلد ششم از مجموعه خرد و حکمت زندگی است. این اثر هم مانند دیگر آثار این مجموعه که در نشر گمان منتشر میشود به روایتهای زندگی و بیان پرسشهای مهم در باب زندگی و دعوت به تفکر میپردازد. این کتابها فلسفه را ساده نمیکنند بلکه از ابهت هراس آور فلسفه میکاهند. خواننده ممکن است خواندن این کتابها را به امید یافتن پاسخهای روشن آغاز کند: پاسخی برای مسأله تنهاییاش، چرایی مرگ، منشأ ملال و دل زدگی...کتابهای این مجموعه نسخه نمیپیچند و سیاههای از اعمال نیک و بد پیش روی شما نمیگذارند؛ بلکه میخواهند به فهم بهتر زندگی و پرسشها و تجربههایمان کمک کنند، چراغی بیفروزند تا در این اتاق تاریک زندگی و در لحظات دشوار، درکمان از پرسشهای بیپایان انسانی روشنتر شود، خواندن این کتاب را از دست ندهید.
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: پیاده روی راه رفتن پرسش ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۹۲۱۱۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کتاب «معجزه شکرگزاری» کلید رضایت خاطر درونی را بیان میکند
ایسنا/خراسان رضوی معجزه حقیقت دارد و زندگی میتواند با نیایش و سپاسگزاری، بسیار بهتر از چیزی باشد که در کودکی تصور میکردیم. «راندا برن» جزو ۱۰۰ چهره تاثیرگذار برگزیده از سوی مجله تایم در سال ۲۰۰۷ در کتاب «معجزه شکرگزاری» به تشریح اهمیت قدرشناسی در زندگی انسان میپردازد و با تمرینهای آرامشبخش کمک میکند تا توانایی را در افراد تقویت و معجزه را در زندگیشان تزریق کند.
ما انسانها در سرتاسر زندگی با سختیها امتحان میشویم، حتی گاهی ممکن است فکر کنیم هرگز دوباره روی پای خود نخواهیم ایستاد. در کتاب «معجزه شکرگزاری» میآموزیم که همیشه سپاسگزار بودن را به خود یادآوری و برای آنچه در مسیرمان قرار گرفته، قدردان باشیم. بنابراین، این کتاب راز زندگی را در شکرگزاری میبیند و معتقد است تکرار این کار میتواند کلید رضایت خاطر درونی و بهبود کیفیت روابط و زندگی افراد نیز باشد.
راندا برن در کتاب معجزه شکرگزاری قصد دارد به افراد نشان دهد که تاثیر سپاسگزاری به عنوان یک عادت هر روزه به شمار میآید، زیرا انسان معمولا در گیرودار روزمرگی، ناخودآگاه زیباییهای زندگی را نمیبیند. برن با مجموعهای از تمرینها و طی یک دوره ۲۸ روزه به افراد کمک میکند تا قدرشناسی را به عادت تبدیل کنند و نتایج اعجابآور آن را در طولانی مدت نظارهگر باشند.
در بخشی از کتاب معجزه شکرگزاری آمده است «زمانی که سپاسگزار و قدردان نعمتهایی باشید که هرچقدر هم کوچک باشند، خواهید دید که فورا افزایش خواهند یافت. اگر برای پولی که هر چند اندک باشد سپاسگزاری کنید، خواهید دید که به طرز بسیار جادویی داراییتان افزایش خواهد یافت. اگر از رابطهای که دارید سپاسگزار باشید، حتی اگر آنقدرها هم کامل و بیعیب نباشد، میبینید که به طور معجزهآسایی بهتر و کاملتر خواهد شد.
اگر از شغلی که دارید سپاسگزار باشید، حتی اگر در نظرتان اصلا رویایی به نظر نمیرسد، خیلی زود تغییراتی در روند کاریتان ایجاد خواهد شد به گونهای که بیشتر از آن لذت ببرید و از انواع فرصتهای کاری در خصوص کارتان متعجب خواهید شد.
نکته مهم این است که اگر نعمتها و داشتههایمان را شمارش نکنیم، در حقیقت در دام شمارش ناخواسته نداشتهها و موارد منفی گرفتار میشویم و در مورد هرآنچه که نداریم صحبت خواهیم کرد. زمانی که دیگران را نقد میکنیم و آنها را مقصر میدانیم، زمانی که در ترافیک گیر کرده و از عالم و آدم شکایت میکنیم، زمانی که منتظر رسیدن نوبتمان هستیم، تاخیرها، کارهای اداری وقتگیر، نداشتن پول کافی یا بدی آبوهوا، ناخواسته تمام این موارد منفی را شمارش خواهیم کرد.
زمانی هم که موارد منفی را شمارش کنیم آنها به جای نکات مثبت و نعمتها افزایش خواهند یافت و از همه مهمتر با شمارش هر مورد منفی و گله و شکایت، نعمتهایی که در مسیر راهمان قرار دارند را هم از بین میبریم. در واقع من هر دو را امتحان کردهام، هم شمردن نعمتها و هم موارد منفی و میتوانم اطمینان دهم که شمردن نعمتها تنها راه فراوانی در زندگیتان است».
جملات برگزیدهای در این کتاب آمده است که شامل «هرکسی که قدردانی نکند، تمام آنچه که به او ارزانی شده نیز گرفته خواهند شد» و «این یک واقعیت ساده است، وقتی که سپاسگزار و قدردان نیستید نمیتوانید به اندازه کافی دریافت کنید و در واقع جادو را از ادامه زندگیتان حذف نمودهاید. زمانی که سپاسگزار نیستید، جلوی جریان سلامتی بهتر، روابط بهتر، شادی بیشتر، پول بیشتر و پیشرفت کاری و شغل مناسب را برای خودتان میگیرید» میشود.
«بامدادان، هنگامیکه از خواب برمیخیزید، برای دیدن روشنایی صبح سپاسگزاری کنید، برای غذا و شادی زندگیتان سپاسگزار باشید، اگر هیچ علتی برای سپاسگزاری نمییابید، پس مشکلی در خود شما وجود دارد».
راندا برن نویسنده و تهیهکننده استرالیایی را پیشتر به خاطر کتاب «راز» ستودهاند. کتابی که تا بهار سال ۲۰۰۷ بالغ بر ۴ میلیون نسخه فروش داشت و با چنان اقبالی مواجه شد که فیلمی به همین نام نیز در ارتباط با آن ساخته شد. تاکنون بیش از ۲ میلیون نسخه از فیلم «راز» به فروش رسیده است. راندا برن از تهیهکنندگان تلویزیون استرالیاست که در سال ۲۰۰۷، جزو ۱۰۰ چهره برجسته موثر در جهان از نظر مجله تایم نیز شناخته شد.
انتهای پیام